نازنین زهرا جوووونمنازنین زهرا جوووونم، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 15 روز سن داره
عاشقانه های منوهمسریعاشقانه های منوهمسری، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره
مامان مینامامان مینا، تا این لحظه: 31 سال و 4 ماه و 29 روز سن داره
بابا سعیدبابا سعید، تا این لحظه: 36 سال و 7 ماه و 11 روز سن داره
وبلاگ جون ماوبلاگ جون ما، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 4 روز سن داره

نازنین زهرا هستی مامان و بابا

عشقم تولدت مباااااااااااااااااااارک

روزی که به دنیا آمدی هرگز نمیدانستی زمانی خواهد رسید که آرامش بخش روح و روان کسی می شوی که با تو دنیا برایش زیباتر است!                                            بهانه ی آرامشم تولدت مبارک...                                    همسر عزیزم سعید جان بیست و هشتمین  پائیزت  مبارک... انشالله همیشه شاد و سلامت در کنار ما و تکیه گاهمان باشی        ...
3 مهر 1394

عید سعید قربان مبارک

                عید قربان بر همه مبااااااااارک. بفرمایید دهنتونو شیرین کنید:         انشالله چیزی که قربانی میکنید  غمهاتون  بااااشه....                                                     ...
2 مهر 1394

14ماهگیت مبارررررررررک دخترم

سلام دوستان عزیز بابت تاخیرم عذر میخوام چون این روزا سرمون حسابی شلوغ بود و چن جا دعوت داشتیم به خاطر نتایج دانشگاه که انشاالله قسمت توهم بشه عزززیزم. خلاصه هیچی دیگه حسابی شیطنت میکنی و ماشالله هم که راه رفتنت عالی شده خوب راه و میری و اصلا دیگه چهار دست و پانمیری.اما خیلی بهم وابسته شدی بعضی وقتا انقد بهم میچسبی که نگو انقد خسته میشم بگذریم از شیطنت هات بگم که چیکارا میکنی.میری کابینت ها رو میریزی بهم و میخندی و چشات و ریز میکنی لوس بازی در میاری تا دعوات نکنم        بعد میری رو ترازو یاد گرفتی که خودت و وزن میکنی از آینه بر میداری و میری روش بعد به عددش نگا میکنی هر کیم که...
2 مهر 1394

ماااااااااااااا تررررررررررررررررکیم

♥️ ترکم ♥️ ما ترک ها: اعصاب:نداریم  لجباز:بله هستیم غرور:داریم تا دلت بخواد تو غیرتی بودن :همتا نداریم رو راست:درست مثل یه اتوبان تو دل کویر اعتماد به نفس:زییااااااااد.... سرسخت:وحشتناک خونگرم:شدیدا مهربون:بسیار زیبا:اوووووووووووف به ترک بودنمان افتخار میکنیم بععععععععله......  ما جدمان بابک خرمدین، سردارمان ستارخان،سالارمان باقرخان  ( کپی واسه ترک ها اجباااااااااری) -------------------------------------------------------- يه روز يه تركه .. یه روز یه ترکه باعث ميشه ورزش ايران و آسيارو به اسم اون بشناسن: علی دایی! یه روز یه ترکه نابغه والی...
9 شهريور 1394

اولین قدمات مبارک باشه عزیز دلم

سلام دختر گلم خوبی عزیزم.ببخشید دیر شد بیام خبر بدم.دختر گلم در تاریخ 1394/06/03 روز سه شنبه  ساعت حدودای یازده قبل از ظهر دختر گلم در حین بازی کردن با استخر توپش بود که توپش افتاد بیرون و راه افتادی دنبال توپت و شوت میزدی منم انقد ذوق زده شده بودم که نگو.ونتونستم از دخملم عکس بگیرم.دختر گلم راه رفتنت مبارک باااااااشه. خداااااااااااجونم شکرت. انشالله با این قدمات تو راه حضرت زهرا قدم بگذاری وحضرت زهرا پشت و پناهت باشه. دختر گلم در  یک سال یک ماه چهار روزگی شروع به راه رفتن کرد قربونش برم. راستی هنو راه نرفته داری میدوی ههههه . حالا از خودم بگم که از دیروز بدجوری مریض شدم و دیروز خونه مامان جون اینا ...
9 شهريور 1394

نی نی وبلاگ در تلگرام

سلام دوستان عزیز.یه خبر فوری:ماتو تلگرام یه یه گروه ایجاد کردیم با نام دوستان وبلاگی که میخوایم اونجا راحتتر باهم گپ بزنیم. اون دسته از دوستانی که مایل به عضویت در گروه هستند میتونند شمارشونو برام تو خصوصی بزارنتا اد شون کنم. ومطمین باشند که شماره هاشون امانت هست و هیچ گونه سو استفاده ای نخواهد شد. اونایی که منو میشناسن این خوب میدونن که من خودم آدم خیلی مقیدی هستم. به هر حال انتخاب با خود دوستان است.که یه گروه گرم و صمیمی تر از اینجا اونجاهم برقرار باشهومرسی که همکاری میکنید.  ویه خبر دیگه که باید به اطلاع همه برسونم به شرح تصویر:            ...
6 شهريور 1394

یک سال و یک ماه و یک روزگیت مبارک عزیزم.

سلام دخمل گل ماما ن یک سال و یک ماه ویک روزگیت مبارک عزیز دلم.ماشالله خیلی شیطنت میکنی.این روزا هم که حسابی بهم وابسته شدی هر جا که میخوام برم دنبالم میای و از بغلم پایین نمیای.و وقتی هم که سوار کالسکه هستی وقتی خسته میشی باید بگیرم بغلم و بغل هیشکی هم نمیری حتی بابایی  ومنم خسته میشم خوب.  عاشق استخر توپت هستی وخودت میری توش میشینی و منم صدا میکنی که بیام باهات بازی کنم وقتی میگم نازی به مامان بوپ همون توپ رو بده باذوق میدی منم پرت میکنم و بعد میگیرم شما هم غش غش میخندی.بای کردن و قشنگگ بلدی .وقتی هم خیلی دلت خواست منو مثلا که بوس میکنی دهنت و میچسبونی به صورتم ومثلا بوس کردی .به بابایی اسمش و صدا میکنی و میگی ایید.ینی سعید.وقت...
31 مرداد 1394