اولین قدمات مبارک باشه عزیز دلم
سلام دختر گلم خوبی عزیزم.ببخشید دیر شد بیام خبر بدم.دختر گلم در تاریخ1394/06/03روزسه شنبه ساعت حدودای یازده قبل از ظهر دختر گلم در حین بازی کردن با استخر توپش بود که توپش افتاد بیرون و راه افتادی دنبال توپت و شوت میزدی منم انقد ذوق زده شده بودم که نگو.ونتونستم از دخملم عکس بگیرم.دختر گلم راه رفتنت مبارک باااااااشه.خداااااااااااجونم شکرت.انشالله با این قدمات تو راه حضرت زهرا قدم بگذاری وحضرت زهرا پشت و پناهت باشه.
دختر گلم در یک سال یک ماه چهار روزگی شروع به راه رفتن کرد قربونش برم.
راستی هنو راه نرفته داری میدوی ههههه.
حالا از خودم بگم که از دیروز بدجوری مریض شدم و دیروز خونه مامان جون اینا بودیم و کلی اونجا خوابیدم و امروزم که تا ساعت چهار عصر خوابیدم و حالا یکم بهتر شدم.
بابا سعیدم یه چن روزه شیفت شبه حسابی شبا هردومون براش بیتابی میکنم.الانم من دلم خیلی براش تنگیده خدایا خودت مواظب عشقم باش.انشالله که همیشه سایه اش بالا سرمون باشه.خیلی دوست داریم.
امروز صبحی که بابا سعید از سر کار برگشت ساعت هفت ونیم بود با شنیدن صداش زود بیدارشدی کلی با بابایی بازی کردی.قربونت برم من.
فعلا تا بعد بوس بوس.