نازنین زهرا جوووونمنازنین زهرا جوووونم، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 14 روز سن داره
عاشقانه های منوهمسریعاشقانه های منوهمسری، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 15 روز سن داره
مامان مینامامان مینا، تا این لحظه: 31 سال و 4 ماه و 28 روز سن داره
بابا سعیدبابا سعید، تا این لحظه: 36 سال و 7 ماه و 10 روز سن داره
وبلاگ جون ماوبلاگ جون ما، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 3 روز سن داره

نازنین زهرا هستی مامان و بابا

عکسای داغ داغ از نازلی جونم

سلام به دوستای گلم و دخملی نازم که شیطون شده.داشتم برا وبت مطلب مینوشتم از شیطنت هات که دیدم داری شیطنت های جالبی از خودت نشون میدی حیفم اومد ازت عکس نگیرم.الان توخونمون نشستیم سه نفری که بابا سعید مشغول دیدن  برنامه90 هست شماهم  رورورئک سوار هستید و منم  وب نویسی میکنم. دخمل گلم انقد شیطون شدی که نگو ونپرس. بعضی وقتا من از کارات شکلم میشه این یاشایدم این خلاصه که نازملی شدی واسه خودت.دیروز از فرط خستگی آروم سرتو گذاشتی رو بازوم ومثل فرشته ها خوابیدی عزیزدل واما بریم سراغ عکسا: وقتی که دخملی به جای اسباب بازیاش با جعبه شکلات بازی...
12 اسفند 1393

اولین مسافرت گل دختر

سلام دختر گلم اولین مسافرتت قسمت شد بریم پابوس حضرت معصومه و شاه عبدالعظیم.ولی با عرض شرمندگی چون همه جا عجله ای میرفتیم نمیشد عکس ازتون بگیرم فقط یه چند جایی تو اصفهان و حرم وبیشترش تو غذاخوری انداختم چون وقت غذا خوردن فرصت زیاد بود امیدوارم که خوشت بیاد نفسم .خیلی خوب بود بهمون خیلی هم خوش گذشت ولی گاهی اوقات یکم اذیتم میکردی مامانی میشد این    ولی خوب دیگه در کل دختر خوبی بودی مرسی که زیاد اذیتمون نکردی مامانی .فقط تو قم باباسعید یکم سرما خورد که نتونست تو اصفهان بهش خوش بگذره طفلکی هم برا اینکه به ما بد نگذره  جاهای دیدنیش با اینکه مریض بود اما برد که بهمون خوش بگذره خیلی دوست دارم سعیدم . وا اما بریم سراغ عکسامون: ...
4 اسفند 1393

سلام واینبار بالاخره عکسای دخملی از بدو تولد تا حالا

سلام به دختر گلم ودوستان عزیزم امروز اومدم با کلی عکس از دخملی گلم پس باهم به تماشای عکسا بریم:                  عکسای دخملی در هنگام خواب: به ادامه مطالب هم سربزنید حتما :   وگلهایی که برا دخمل گلم آورده بودن: واما کادوهای بابا سعید جون برا من و گل دخملس: اینم خوابای دخملی با بابا سعید جون: واین عکس دخملی تو مراسم یلدبود علی اصغر: پ                   &nb...
4 اسفند 1393

دخترم گل دختر شده..............

سلام بهترینم خوبی؟مامانی ماشالا واسه خودت گل دختری شدی که نگو نبرس.انقد شیطنت میکنی؟دل همه رو میبری.بعضی وقتا میگم دخملم انگار مهره مار داره.اون روز رفته بودیم لاله بارک همه واست سر و دست میشکوندن از بچه بگیر تا بیر ومیانسال با کالسکه که میرفتیم همه نگه میداشتن تا شما ناز خانمی رو ببینند.شما هم که انگار نه انگار هیچ کس ومحل نمیذاشتی.یه قیافه ای واسه خودت گرفت بودی که نگو.خلاصه جیگری شدی واسه خودت.یه حرکاتی میکنی یه صداهایی از خودت میدی که آدم دلش برات غش و ضعف میره.بابایی که بعضی وقتا انقد شما رو لوس میکنه که منم حسودیم میشه.هیچی دیگه حالا بقیشو همراه عکس بعد نشونتون میدم.فعلا بای.
27 دی 1393

دخملی مامان خوشمزه شده

سلام به دخمل گلم و دوستای عزیزم واقعا ببخشید که نمیتونم بهتون سر بزنم زود زود چون یه مشکلی واسه اینترنت مون بیش اومده شرمنده  نمیتونم بیام و عکس دخملی گلیمو بذارم .اومدم یه سلامی کرده باشم و اطلاع بدم که هستم.دخملی انقد شیرین شده که نگو و نبرس انقد میخنده و صدا میده و صدا میکنه که نگو خلاصه خیلی شیرینه این هستی مامان و بابا....برای تون آرزوی خوشبختی روز افزون دارم.................. ...
24 دی 1393

ما باز آمدیم ولی اینبار سه نفری مامان مینا بابا سعید و ناز دخملمون نازنین زهرا

سلام به همگی خوب هستید؟ما اومدیم بایه دخمل ناز نازی خدا روشکر به سلامتی بار شیشه مونو زمین گذاشتیم بعد نه ماه انتظار شیرین بالاخره دخملی نازنین زهراجونم پرید بغلمون.امروز اومدم یه سلامی به دوستای گلم کرده باشم حتما تا یکی دو روزه آینده عکسای ناز نازیشو میذارم.دوستای عزیز خیلی ممنون که وقتی ما نبودیم هوای وبمون رو داشتید وتنهامون نذاشتید. خاطره زایمان وبیمارستان:   ...
26 شهريور 1393

خاطره زایمان

سلام به دختر عزیزم که بعد از نه ماه انتظار شیرین پرید تو بغل مامانی.عزیزم شما متولد روز دوشنبه سی ام تیر یک هزار وسیصدونودوسه هجری شمسی مصادف با بیست وسوم رمضان هزار وچهارصد و سی و پنج هجری قمری.ساعت10صبح با عمل سزارین در بیمارستان امیرالمومنین تبریز واقع در خیابان قدس به دستان خانم دکتر لیلا حامد. نازنینم یه روز قبل تولد شما یعنی شب قبل میلادت شب احیابود با اینکه همه مخالف احیا نگه داشتن من بودن ولی من در کمال ناباوری همه تاآخرش نشستم و باهمه دیگه احیا نگه داشتیم.چون شب آخر قدر بود دلم نمیخواست نباشم آخه دو شب قبلش و نگه داشته بودم دلم میخواست همشو نگه دارم تا سرنوشت خوبی برامون رقم بخوره تو سال آینده.خلاصه تا اخرش نشستم و گاهی میر...
30 تير 1393

تایه مدت خداحافظ

سلام به گل دخملم و دوستای گلم که بهمون لطف دارن وهمیشه هوامونو دارن وبهمون سرمیزنن و نظر میدن. از همه تون تک به تک ممنونم   اومدم اینجا تا هم از دوستام وهم از دخملکم واسه یه مدت خداحافظی کنم چون از امروز قراره اینترنت خونمون بنا به دلایلی که حالا بعد توضیح میدم قطع بشه منم از این موضوع خیلی ناراحتم.ولی همسرگلم گفته که به زودی واسم یه اینترنت دیگه جور میکنه انشالله دستش درد نکنه.امیدوارم تو اینمدت که من نیستم دوستام هوای وب مارو هم داشته باشن.دلم برای همه تون تنگ میشه انشالله به زودی بر میگردم تا یکی دو هفته. راستی میخوام با دکترمم حرف بزنم اگه قسمت بشه واسه بیست ونه تیر وقت زایمان بگیرم چون سالگرد ازدواجمون دقیقا همون روز انشالله ک...
19 تير 1393